«از رشوه بپرهیزید. رشوه دهنده ورشوه گیرنده و واسطه بین آن دو مورد لعنت و نفرین هستند بدرستیکه رشوه کفر محض است و بوی بهشت به مشام رشوه گیرنده نخواهد رسید»پیامبر اکرم(ص)[1]
سوال: گاهی مشاهده می شود که بعضی از اشخاص از مراجعه کنندگان به ادارات در برابر انجام کارشان تقاضای رشوه می کنند، آیا جایز است و مصرف پولها چه صورت دارد؟
حضرت ایت الله خامنه ای: هیچ یک از مراجعه کنندگان به ادارات حق ندارند برای انجام کار خود پول یا خدمتی را به طور غیر قانونی به کارمند اداری که مکلف به خدمت به مراجعین است ارائه دهد. همچنین کارمندان ادارات هم که از نظر قانونی موظف به انجام کار مردم هستند حق ندارند هیچگونه مبلغی را بطور غیر قانونی در برابر انجام کار مراجعه کنندگان درخواست یا دریافت کنند وجایز نیست در این مال تصرف نماید بلکه باید آن را به صاحبش باز گردانند.
حضرت ایت الله فاضل لنکرانی: چنانچه پرداخت یا دریافت پول برای تضییع حقوق دیگران یا تخلف از ضوابط و مقررات باشد جایز نیست.
حضرت ایت الله صافی گلپایگانی: گرفتن رشوه به معنای مذکور در سوال برای گیرنده که موظف به انجام کارهای ارباب رجوع است مطلقا حرام است.
حضرت ایت الله مکارم شیرازی: اجایز نیست.
حضرت ایت الله تبریزی: چنانچه برای گیرنده منع قانونی داشته و حق گرفتن آن را نداشته اخذ پول حرام است و اگر منع قانونی ندارد در این صورت نیز موجب فساد در ادارات می شود،جایز نیست.
حضرت ایت الله سیستانی: برای آنها پرداخت یا دریافت پول و مانند آن در مقابل کاری که وظیفه آنهاست جایز نیست.[2]
«پدرم ابراهیم خلیل(ع) بسیار غیرتمند بود ومن از او غیرتمند تر هستم و خداوند بینی آن کسی را که بی غیرت است به خاک می مالد» پیامبر اکرم «صل الله علیه و اله»[1]
آیا نشستن کنار نامحرم در تاکسی یا وسایل نقلیه عمومی (در صورتی که تماس بین آن دو از روی لباس باشد) جایز است؟
حضرت ایت الله بهجت: در موردی که معرضیت برای فتنه و فساد داشته باشد اشکال دارد.
حضرت ایت الله فاضل لنکرانی: اگر مفسده باشد جایز نیست.
حضرت ایت الله سیستانی: اگر موجب تحریک شهوت باشد جایز نیست.
حضرت ایت الله تبریزی: بر زن احتیاط است به جهت عفت در وسایل نقلیه عمومی در کنار زن بنشیند .
حضرت ایت الله صافی گلپایگانی: اگر به نحوی باشد که معرض ریبه و فساد نشود اشکال ندارد.[2]
صهیونیست در پی تغییر فکر و جسم ماست. ما همچنان در خواب
این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می باشد
یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخرهعوض اینکه کاهوهای خوب
رو سوا کنه ، همه ی کاهو های نامرغوب رو سوا میکنه و میخره.ازش می پرسند
چرا اینکار رو کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست،مردم همه ی
کاهوهای خوب رو میبرند و این کاهوها روی دست او می مونند و من بخاطر اینکه
کمکی به او بکنم اینها رو میخرم. اینها رو هم میشه خورد......
این ترکه کسی نبود جز :
عارف بزرگ،سید العرفا، استاد کل
" آیت الله سيد علي قاضي طباطبايي تبريزی"
مهدی عزیزم 
بوده دل بیقرار، یكسره چشم انتظارتا كه ببیند تو را، ای ضربان بهار!غایب سبز صبور! چشم تو، یك چشمه نورلذت یك دم حضور، كرده مرا بی قرارنبض زمان، دست توست!جمله جهان، مست توستغرق دعا می شوم، تا كه شوی آشكارسبز خرامان تویی! باد گل افشان تویی!پرده غیبت بدر، از سر رحمت بیارنیت پروازكن، نغمه ما سازكنلب به سخن بازكن، ای صنم گلعذار!عالم و آدم تمام، منتظران قیامتا بفرستی پیام، سر برسد انتظار
اللّهم بحقّ لیلتنا هذه و مولودها و حجّتك و موعودها الّتى قرنتَ إلى فضلها فضلاً فتمّت كلمتك صدقا و عدلاً لامبدلّ لكلماتك...
.: Weblog Themes By Pichak :.